لغت Fray به معنای جنگ و نبرد است و معمولاً به مبارزهای اشاره دارد که در آن دو یا چند طرف درگیر هستند. تلفظ این لغت به صورت /freɪ/ است.
مثال:
– The two boxers were in a fierce fray that lasted for several rounds. (دو بوکسور در یک نبرد شدید بودند که چندین راند طول کشید.)
Fray در کاربردهای دیگری نیز به کار میرود. به عنوان مثال، میتوان به معنای پاره شدن و خراشیده شدن یک پارچه یا لباس اشاره کرد. همچنین، این لغت میتواند به معنای خسته شدن و خراب شدن چیزی نیز به کار رود.
مثال:
– The edges of the tablecloth were frayed after years of use. (لبههای رومیزی پارچه پس از سالها استفاده خراشیده شده بودند.)
مترادفهای لغت Fray عبارتند از: battle، fight، conflict، struggle و war. متضادهای آن شامل: peace و harmony هستند.
ریشه شناسی این لغت به قرن ۱۴ از واژهی فرانسوی fraier با معنای “شکست خوردن” برمیگردد.
اولین مورد استفاده از این لغت در اوایل قرن ۱۵ام میلادی در انگلستان بوده است.
در گرامر، Fray به عنوان فعل به کار میرود و معمولاً با حرف اضافه against همراه میشود. به عنوان مثال:
– The two armies frayed against each other for several days. (دو ارتش برای چند روز با یکدیگر درگیری کردند.)