Mundane یک واژه انگلیسی است که به معنای مربوط به دنیای مادی و معمولی است. تلفظ این واژه به صورت /mʌnˈdeɪn/ است.
معانی و کاربردهای واژه Mundane:
– مربوط به دنیای مادی و معمولی؛ مربوط به امور روزمره و عادی؛ مربوط به امور دنیوی؛
– بیروح و بیانگیزه؛ بیشعور و بیاحساس؛
– مربوط به کارهای روتین و خسته کننده؛
– مربوط به اموری که برای بسیاری از افراد عادی و معمولی هستند؛
– مربوط به اموری که برای بسیاری از افراد جذابیت ندارند؛
مترادف های واژه Mundane:
– ordinary
– everyday
– routine
– dull
– tedious
متضادهای واژه Mundane:
– extraordinary
– exciting
– exceptional
– unusual
– remarkable
تاریخچه و ریشه شناسی واژه Mundane:
واژه Mundane از واژه لاتین mundus به معنای دنیا گرفته شده است. در زبان انگلیسی، این واژه در قرن ۱۵ میلادی برای اولین بار به کار رفته است.
مثال هایی از استفاده از واژه Mundane:
– The mundane tasks of washing dishes and doing laundry can be quite tedious.
– He found his job to be mundane and unfulfilling.
– She longed for adventure and excitement, tired of the mundane routine of her daily life.
– The artist sought to capture the beauty in the mundane objects of everyday life.
– The book explores the tension between the mundane world and the spiritual realm.
در گرامر، واژه Mundane یک صفت است که به عنوان صفت قبل از اسم استفاده می شود. به عنوان مثال:
– Mundane tasks can be quite boring.
– The mundane world can sometimes feel suffocating.