Reckless به معنای بی‌پروا، بی‌توجه به خطر، بی‌ملاحظه، بی‌اندیشه و بی‌احتیاط است. تلفظ این کلمه به صورت /ˈrɛkləs/ است.
مثال‌هایی از کاربردهای این کلمه عبارتند از:
– He drove recklessly and caused an accident. (او بی‌اندیشان رانندگی کرد و یک تصادف ایجاد کرد.)
– She made a reckless decision without considering the consequences. (او تصمیمی بی‌اندیشان گرفت بدون اینکه پیامدها را در نظر بگیرد.)
– The company’s reckless spending led to bankruptcy. (مصرف بی‌ملاحظه شرکت منجر به ورشکستگی شد.)
مترادف‌های reckless عبارتند از: careless، thoughtless، heedless، imprudent و rash. متضادهای آن شامل: cautious، careful، prudent و sensible هستند.
ریشه شناسی این کلمه به انگلیسی بازمی‌گردد به قرن ۱۴، از واژه‌ی reck, به معنای “حساب کردن”، که در اوایل قرن ۱۵ به معنای “توجه به” و “ملاحظه کردن” به کار رفته است.
اولین مورد استفاده از این کلمه در اوایل قرن ۱۵ام میلادی بوده است. در گرامر، reckless یک صفت است که برای توصیف افراد، رفتارها و تصمیمات بی‌اندیشان و بی‌پروا به کار می‌رود.
