Superficial یک واژه انگلیسی است که به معنای سطحی، کم عمق، ناچیز و بی اهمیت است. این واژه از دو کلمه “super” به معنای بالا و “facies” به معنای سطح تشکیل شده است. تلفظ این واژه به صورت /suːpərˈfɪʃəl/ است.
مفهوم سطحی بودن در مورد چیزی یا شخصی که به آن اشاره میکند، به معنای عدم تمرکز بر جزئیات و عمق موضوع است. به عنوان مثال، اگر شخصی به صورت سطحی درباره یک موضوع صحبت کند، به معنای عدم توجه به جزئیات و اطلاعات عمیق تر است.
Superficial در متن های پزشکی نیز به کار میرود و به معنای مربوط به سطح بدن یا پوست است. به عنوان مثال، زخم سطحی به معنای زخمی است که فقط سطح پوست را تحت تاثیر قرار داده و به بافت های عمیق تر نفوذ نکرده است.
مترادف های Superficial عبارتند از: شالوده، سطحی، کم عمق، ناچیز، بی اهمیت، پوچ، بی معنی، بیشعور، بی محتوا، بی ارزش.
متضاد های Superficial عبارتند از: عمیق، جزئیاتی، مهم، مفصل، معقول، معنی دار، مفید، مغزدار، مهم.
تاریخچه استفاده از واژه Superficial به دوره رنسانس بازمیگردد، اما در متون پزشکی و علوم زیستی به طور گستردهای استفاده میشود.
در گرامر، Superficial به عنوان صفت به کار میرود و میتواند قبل از اسم قرار بگیرد. به عنوان مثال، عبارت “Superficial wound” به معنای زخم سطحی است.
در کاربردهای دیگر، Superficial میتواند به عنوان قید به کار رود و به معنای سطحی یا به طور کلی به کار رود. به عنوان مثال، عبارت “He only has a superficial understanding of the topic” به معنای او فقط درک سطحی از موضوع دارد است.