لغت “To keep a stiff upper lip” یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای “حفظ آرامش و قوت روح در مواجهه با مشکلات و سختیها” استفاده میشود. این عبارت معمولاً به معنای نشان دادن استواری و تحمل در مواجهه با موقعیتهای دشوار و ناراحتیها به کار میرود.
تلفظ آنلاین: [tuː kiːp ə stɪf ˈʌpər lɪp]
کاربردها و نقشها:
– این عبارت معمولاً در مواقعی استفاده میشود که فردی با مشکلات و سختیها روبرو شده و با حفظ آرامش و قوت روح، از خود نشان میدهد که تحت تأثیر آنها نیست.
– همچنین، این عبارت میتواند به معنای نشان دادن استواری و قدرت در مواجهه با فشارها و استرسهای روزمره نیز باشد.
مترادفها و متضادها:
– مترادفها: to remain composed, to stay strong, to keep one’s chin up
– متضادها: to break down, to lose one’s composure, to give in to emotions
تاریخچه و ریشهشناسی:
اصطلاح “To keep a stiff upper lip” در ابتدا در انگلستان در قرن نوزدهم مورد استفاده قرار گرفت. این عبارت از رفتاری که در جامعه انگلیسیها به عنوان نشانه اعتماد به نفس و قدرت روحی تلقی میشد، الهام گرفته شده است. این رفتار معمولاً در مواجهه با مشکلات و سختیها به کار میرفت و نشان میداد که فرد قادر است در برابر هرچه که بیاید، آرامش و استواری خود را حفظ کند.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفاده از این عبارت به طور کتبی در سال ۱۸۵۰ ثبت شده است. اما اصطلاح “stiff upper lip” به طور کلی قدیمیتر است و در ادبیات و متون قدیمیتر نیز یافت میشود.
توضیحات گرامری:
– “To keep” در اینجا فعل اصلی است و به معنای “حفظ کردن” است.
– “A stiff upper lip” عبارتی است که به صورت اصطلاحی به کار میرود و به معنای “آرامش و قدرت روحی” است. “Stiff” در اینجا به معنای “سفت و محکم” است و “upper lip” به معنای “لب بالا” است. این عبارت به ترکیبی از ویژگیهایی که در جامعه انگلیسیها به عنوان نشانه استواری و قدرت روحی تلقی میشد، اشاره دارد.
مثالهایی از استفاده در متن:
1. Despite facing numerous setbacks, she kept a stiff upper lip and continued to pursue her goals.
(او با وجود مواجهه با بسیاری از ناکامیها، آرامش خود را حفظ کرد و به تعقیب اهدافش ادامه داد.)
2. He was devastated by the news, but he managed to keep a stiff upper lip in front of his family.
(او از اخبار ناراحت کننده نابود شده بود، اما در مقابل خانوادهاش توانست آرامش خود را حفظ کند.)
3. It’s important to keep a stiff upper lip during challenging times and not let emotions overwhelm you.
(در زمانهای دشوار، حفظ آرامش خود و جلوگیری از غلبه احساسات بسیار مهم است.)
4. Despite the criticism, she kept a stiff upper lip and remained confident in her abilities.
(با وجود انتقادها، او آرامش خود را حفظ کرد و به قدرت خود اعتماد داشت.)
5. He tried to keep a stiff upper lip, but eventually, the stress became too much for him to handle.
(او سعی کرد آرامش خود را حفظ کند، اما در نهایت استرس برای او غیرقابل تحمل شد.)